صفحه قبل 1 ... 16 17 18 19 20 ... 21 صفحه بعد
هر چی بخواهید. در این وب شما هر مطلبی رو از هر موضوعی میتونید ببینید.
| ||
|
درباره امام زمان(عج) به فرض امکان طول عمر ، آیا این مسیله در طول تاریخ به وقوع پیوسته و مصداق خارجی دارد؟
زنده ماندن انسان در مدت های طولانی و زیاد امری ممکن است.حال سوال بسیار به جایی که در رابطه با اصل وقوع مطرح می شود این است که آیا در طول تاریخ انسانهایی با طول عمر طولانی دیده شده اند؟در پاسخ به این پرسشبه چند دلیل اکتفا میکنم.
1.دلیل تاریخی:انسان همواره در زندگی خود به یک سلسله از امورعادت می کند ، به طوری که اگر واقعه ای بر خلاف آنچه دیده است یا شنیده است اتفاق بیفتد،بسیار بعید بلکه غیر ممکن می شمارد ،اما اگر همین امر بعید و به پندار او غیر ممکن چندین مرتبه به وقوع بپیوندد،قریب و ممکن می شود.در رابطه با طول عمر امام زمان نیز برخی انسانها به مشکل برخورد کرده اند.در صورتی که در تارخ نمونه هایی از افراد که عمر طولانی داشته اند مشهود است. سید بن طاووس در این رابطه پاسخ منکرین حضرت مهدی را چنین مطرح می کند ، اگر کسی امروز ادعا کند من از روی آب راه می روم کسی باور نمی کندولی وقتی که او در مقام عمل بر آمد و از آب بالا رفت ، بسیاری از مردم با شگفتی و تعجب نگاه می کنند. هم چنین در روز دوم فرد دیگری ادعا می کند که من از روی آب راه می روم باباز مردم در تعجب و شگفتی قرار می گیرند ولی با دیدن امروز تعجبشان نسبت به روز قبل کمتر می شود و اگر در روز های بعد نیز چنین چیزی پیش آید به صورت عادت برای مردم در می آید . طول عمر حضرت مهدی نیز چنین است .برای آنکه شما روایت کرده اید که از زمان خود تا به حال در آسمان زنده است و باز روایت کرده اید که خضر در زمین از زمان خود زنده است و باز روایت کرده اید که حضرت عیسی در آسمان زنده است و در زمان حضرت مهدی می آید و به ضخرتش اقتدا می کند و پشت سرش نماز می خواند پس چگونه است که شما طول عمر این سه نفر را قبول دارید و لی طول عمر حضرت مهدی را انکار می کنید.با توجه به این که نقل تاریخی یکی از مهمترین منابع علم و آگاهی در تمام عصر هاست ، میبینیم در کتابهای تاریخ انسانهای زیادی را با نامهای معمرین معرفی نموده اند .معمرین به معنای انسان دراز عمر،کسی که عمر طولانی کرده است. مانند : آدم 930 ، شیث 912،انوش 960 ، قینان 920 ، لوط 732،لمک 790 ، کیومرث 1000، ابراهیم 195 و ... [ چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:امام زمان,طول عمر امام زمان,انسانهای با طول عمر زیاد, ] [ 1:4 ] [ علیرضا فیاضی ]
تعریف دین
دین مجموعهای از عقاید، اخلاق، قوانین فقهی و حقوقی است که از ناحیه خداوند برای هدایت و رستگاری بشر تعیین شده است. پس دین، مصنوع و مجعول الهی است، به این معنا که قوانین فقهی و محتوای حقوقی آن را خداوند تشریع و جعل میکند، همانگونه که محتوای اخلاقی و اینکه چه اموری جزء اصول اعتقادی این مجموعه باشد نیز از طرف خداوند تعیین میگردد.
برخی نکات در این جا قابل توجه است:
-1 مفاهیمی مثل خداوند، بهشت، دوزخ، معاد و ملائکه عین دین نیستند بلکه از سنخ وجودات و حقایقی هستند که در عالم وجود دارند. خداوند مبدأ به وجود آورنده دین و منبع احکام اعتقادی، اخلاقی و عملی است. درحالی که دین امری علمی و اعتقادی است. برای مثال جمله ?فاعلَم اَنَّهُ لااِلهَ اِلاَّالله?؛ پس بدان که خدایی جز الله نیست گزارهای(جمله ای) دینی است که محتوای آن جزء دین است. یعنی اعتقاد به اینکه خدا هست و واحد است بخشی از اعتقادات در دین است؛ امّا خودِ خداوند بخشی از دین نیست. بلکه مبدأ ایجاب آن است.
-2نکته دیگر آنکه لازم است میان دین و «تدیّن» تمیز داده شود. همچنان که اشاره شد، دین اصولی دارد و فروعی که عقاید، اخلاق، قوانین، احکام فقهی و حقوقی را دربرمیگیرد و جملاتی از محتوای این مجموعه (دین) گزارش میدهند و محتوای این گزارهها(جملات) دین است؛ امّا تدیّن عبارت است از پذیرش محتوای این جملات که از این پذیرش به «ایمان» تعبیر میشود.
دین مجموعهای از عقاید، اخلاق، قوانین فقهی و حقوقی است که از ناحیه خداوند برای هدایت و رستگاری بشر تعیین شده است. پس دین، مصنوع و مجعول الهی است، به این معنا که قوانین فقهی و محتوای حقوقی آن را خداوند تشریع و جعل میکند، همانگونه که محتوای اخلاقی و اینکه چه اموری جزء اصول اعتقادی این مجموعه باشد نیز از طرف خداوند تعیین میگردد.ساختن و تدوین دین کار خداست؛ امّا تدین و ایمان، کار نفس بشر است. بنابر این با هم متفاوتند.
-3 نکته دیگر آنکه بحث کنونی ما از دین فقط در فضای اسلام است؛ یعنی از دین اسلام بحث میکنیم؛ نه هرچه که نام دین به خود گرفته است چون این قسم ادیان با حقیقت عقل کاری ندارند تا از نسبت این دو بحث شود. محور بحث کنونی بررسی نسبت دین حق با عقل است، بنابراین دین به عنوان مفهومی که همه ادیان شناخته شده (اعم از حق و باطل) را پوشش میدهد، محل بحث کنونی نیست.
عقل بسیاری از دستورهای ادیان یاد شده را ناقص و یا باطل میداند. بنابراین در برابر آنها موضع میگیرد و به خرافی بودن آن فتوا میدهد.عقل بسیاری از ادیان را محصول وهم و خیال میداند؛ اما در برابر دین حق؛ یعنی اسلام خاضع است. این عقل است که در برابر ادیان بیریشه و بیاساس ثنوی و بت پرست میایستد. در مقاله بعد مقصود از عقل را بیان میداریم. |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |